حتی دیگه به کجا هم نمیبرد این امید مارا.
بدست sara
هر صبح چشمهام رو باز میکنم و میبینم که زندهام. شاید اگر مادربزرگم بودم یا هر کسِ دیگهای، خدا رو شکر میکردم. اما نیستم. میفهمین؟ هیچ مادربزرگی نیستم که شب به امیدِ یکروز بیشتر خوابیده باشه.
من هرشب به این امید میخوابم که فردا شبش به یه امید دیگه بخوابم. یعنی در نا امیدی بسی امید است طور. مثلاً یه شبایی به این امید میخوابیدم که فردا سرطان نگیرم. که فردا خونه خالی شه. که فردا قرمه سبزی داشته باشیم. که فردا مچم رو نگیره. که فردا پریود شه. که فردا معامله جوش بخوره. که فردا یهو نره. که فردا فیلمه 1080pش بیاد برا دانلود. که فردا پشیمون شه ازین که میخواد موهاشو کوتاه کنه. که فردا امتحان عقب بیوفته. که فردا برم دنبال مدارکم. که فردا جواب امتحان بیاد. که فردا ویزام بیاد. که فردا نیاد.
می دونی خانوم…
خوش به حالت.
اصن شک دارم زنده ام الان؟حالا که اینو نوشتی. نکنه یه روزصب مردم؟
هر دفعه میام اینجا که یه چیز مثبتی بنویسم حالم گنده و حال ندارم. لوسم از بس. گفتم بنویسم که بدونی یکی هست که دوست داره دلت بخواد یک روز بیشتر داشته باشی، یا بیتفاوت باشه برات اصلا، اما نگی که نمیخوای. همین. بوس.
بازم رفتی تو کما؟
حسودیم می شه…
HAPPY …DAY TO YOU
By Susan Marx August 16, 2012 – 1:47 pmWow! This is an awesome story. Have you considered giving up pet sitting and going into writing full-time Hey, I’m just glad you di71#&82nd;t tell everyonw how I put him in the pool to see if he could swim and then having to dive to the bottom to retrieve him becuase he sank like rock.
http://futureseconds.wordpress.com/
چقدر تلخ … 😦
همگی مثل هم شدیم
نوروز تو پیروز باد ساراجون.
ممنون سروش 🙂 سال خوبی داشته باشی
چرا فیلتر شدی؟
فیلتر بودم که
Hey hey hey, take a gaednr at what› you’ve done
I am happy that we have Halladay. I think we could have given up a LOT less to get him.I see no need to have traded Lee. As others have stated – a combination of Blanton and Durbin would have shed the payroll.Ruben got hosed. Had he not done such a great job on the Lee trade with the Indians this would be a complete catastrophe.
چرا این پست آخریو ورش داشتی؟
«هنوز رابطه برام پیچیده ترین ….»
لطفا بم بگو
ادرس وبلاگ رو حالا کسایی دارن که نباید میداشتن. نوشتن سخت شده برام اینجا. پست های دیگهای رو هم برداشتم
گویا من هم که مادربزرگ نیستم دچار افسردگی ام که هر روز صبح خدا را شکر می کنم برای یک روز بیشتر
سارا من به نوشته هات احتیاج دارم.
ننویسی چی کار کنم.چه جوری میشه فهمید از این به بعد کجایی.
چرا بعضی پستاتک پاک کردی لامصب.چرا اهمیت دادی به تون یه سری؟؟؟؟
جواب همه رو بده لطفا
پستاتو*
اون یه سری*
ممنون از لطفت. اینجا کمتر میام. گاهی اگر چیزکی بنویسم میذارم فیسبوک. میتونی اونجا دنبال کنی
https://www.facebook.com/sara.ghh.1
خدای من!
سارا تو چه قدر زیبایی!
فکرشو می کردم اما نه تا این حد…
اینجام که نمیای یه نیگا بندازی
به آفتاب سلامی دوباره باید داد…
سلام سارا
سیاسی
درود سارا . منتظرتم . یه روز بم ایمیل بزن.
میخونمت 🙂
چرا نیستی این همه وقت؟
سلام . تولدت مبارک. هرگز فراموشت نخواهم کرد
سلام سارا. تولدت مبارک . یادت همیشه با منست.